امروز ، 13 اکتبر ، صدمین سالگرد تولد بانوی آهنین ، نخستین نخست وزیر زن انگلیس ، مارگارت تاچر است. Rossiyskaya Gazeta به یاد می آورد که چرا او مشهور و همچنین واقعیت های کمی شناخته شده از زندگی نامه خود بود.

به عنوان کتاب مرجع انگلیس Brittanica Records ، او اولین زنی شد که نه تنها در انگلستان بلکه در سراسر اروپا رئیس دولت شد. او تنها نخست وزیر تاریخ انگلیس در قرن بیستم است که این ریاست جمهوری را برای سه دوره متوالی برگزار می کند. در زمان استعفای خود ، تاچر از سال 1827 رکورد طولانی ترین دوره متوالی نخست وزیر را تعیین کرده بود. تحت حکومت وی ، انگلیس بنگاه های دولتی را به طور گسترده ای خصوصی کرده بود. در زمان تاچر ، اتحادیه ها هنگامی که حق اعتصاب را محدود کرد و سیستم فروشگاه بسته را لغو کرد ، به طور موقت قدرت را از دست دادند. او به عنوان یکی از مؤثرترین سیاستمداران قرن بیستم شناخته می شود و در تاریخ انگلیس با وینستون چرچیل در صدر جدول رده بندی قرار می گیرد.

آینده “بانوی آهنین” در تاریخ 13 اکتبر 1925 ، مارگارت هیلدا رابرتز در گرانتام ، یک شهر کوچک در شرق انگلیس متولد شد. والدین وی صاحب یک فروشگاه مواد غذایی بودند و او در بالای فروشگاه زندگی می کرد ، گاهی اوقات به پشت پیشخوان کمک می کرد. او در کودکی عاشق فیلم ها بود و سعی کرد همه چیز را که در صفحه نقره نشان داده شده بود تماشا کند. حتی در آن زمان ، او به پدرش در مورد وقایع و سیاست های جهانی گوش داد (به هر حال ، او بعداً به شهردار گرانتام تبدیل شد). پس از مدرسه ، مارگارت برای تحصیل در شیمی ، وارد دانشگاه آکسفورد شد و در آنجا با دوروتی کراوات هودگکین برنده جایزه نوبل آینده تحصیل کرد. او در آنجا به طور جدی به سیاست علاقه مند شد و اولین انتخابات خود را به دست آورد و رئیس جمهور انجمن محافظه کار دانشجویی شد. سیاستمداران برجسته در این باشگاه صحبت کردند و او تماس های مفیدی برقرار کرد.
پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه ، مارگارت کار خود را در تخصص خود شروع کرد (او برای حفظ بافت بستنی نرم کار کرد) و در عین حال دست خود را در سیاست امتحان کرد. او دو بار (در سال 1950 و 1951) برای عضویت در پارلمان دارتفورد در کنت تلاش کرد ، اما ناموفق بود زیرا بیشتر ساکنان محلی از حزب کارگر حمایت می کردند. اما در آنجا بود که او با همسر آینده خود ، دنیس تاچر آشنا شد.

پس از ازدواج ، تاچر تصمیم گرفت که به عنوان وکیل مجدداً مطالعه کند ، اما از تلاش های خود برای شرکت در سیاست های بزرگ دست برداشت. او فقط در سال 1959 نماینده مجلس شد (از حزب محافظه کار در حوزه انتخابیه فینچلی) ، در حالی که او مجبور به غلبه بر مقاومت شدید شد ، زیرا بسیاری معتقد بودند که زنان با فرزندان خردسال نباید حرفه ای را دنبال کنند (تا آن زمان او قبلاً دوقلوها داشت – مارک و کارول).
بلافاصله پس از انتخاب به عنوان نماینده مجلس ، تاچر برای حق نوشتن قوانین در رقابت بین نمایندگان مجلس درگیر شد. و او آن را به دست آورد ، و با سخنرانی خود آرزو می کند. و سپس او اولین مصاحبه تلویزیونی خود را انجام داد.
تاچر مورد توجه قرار گرفت و به زودی از وی خواسته شد تا با حقوق بازنشستگی و مسائل رفاهی در دولت مقابله کند. و در سال 1970 ، نخست وزیر ادوارد هیت پست وزیر امور خارجه آموزش و پرورش ، مسئول مدارس و دانشکده های انگلیس را به وی داد. او بعداً “دزد شیر” لقب گرفت زیرا اصلاحات وی به این معنی بود که کودکان بزرگتر دیگر نمی توانند از شیر مدرسه رایگان لذت ببرند.
چهار سال بعد ، محافظه کاران ، در میان بحران اقتصادی ، در انتخابات شکست خوردند و به مخالفت منتقل شدند. و این لحظه به تخته سنگ برای پیروزی های آینده تاچر تبدیل شد. در سال 1975 ، او اولین زنی شد که یک حزب سیاسی در انگلیس و همچنین رهبر مخالفان را رهبری کرد.

محافظه کاران به راحتی در انتخابات بعدی پیروز شدند (نیروی کار نمی تواند چهار سال مشکلات اقتصادی را حل کند) و مارگارت تاچر نخست وزیر شد. او مجبور شد تعدادی از اقدامات غیرقانونی ، از جمله از بین بردن یارانه های مشاغل را انجام دهد ، که باعث افزایش بیکاری و انتقادات شد ، اما آنها در نهایت میوه به وجود آوردند. در همین زمان ، این کشور یک برنامه بلندپروازانه برای خصوصی سازی شرکت های دولتی را برعهده گرفت و 1.5 میلیون شرکت تا اواخر دهه 1980 از جمله بریتانیا از راه دور ، بریتیش ایرویز ، هوافضا بریتانیا و رولز رویس در دست خصوصی قرار گرفتند.
سختی وی که در جنگ با آرژانتین در مورد جزایر فلکلند نشان داد ، انگلیس را تحت تأثیر قرار داد. و محافظه کاران ، به رهبری تاچر ، با حمایت حتی بیشتر در انتخابات بعدی پیروز شدند. این دوره با رویارویی تلخ با اتحادیه ها ، جنگ با ارتش جمهوریخواه ایرلند ، بقای تاچر از یک ترور توسط IRA ، و تقریباً مرگ وی در یک انفجار بمب در هتلی در برایتون در کنفرانس سالانه حزب محافظه کار مشخص شد.

در اواسط دهه 1980 ، شایعاتی مبنی بر اینکه تاچر خسته شده بود به دلیل اینکه مدت طولانی در قدرت بوده است ، خسته شده است ، اما پاسخ او همه را شوکه کرد: تاچر اعلام کرد که قصد دارد دولت سوم را تشکیل دهد. و او موفق شد.
این بانوی آهنین به طور فعال از رئیس جمهور ایالات متحده رونالد ریگان در طول جنگ سرد بین غرب و اتحاد جماهیر شوروی حمایت کرد. او همچنین نسبت به اتحادیه اروپا ، که انگلیس در سال 1973 به آن پیوست ، موضع انتقادی گرفت.
اختلاف نظرها در حزب منجر به استعفای تاچر به عنوان نخست وزیر در 28 نوامبر 1990 شد. بلافاصله پس از پایان کار سیاسی خود ، مارگارت عنوان بارونس را دریافت کرد. در سالهای بعد ، او دو خاطره به نام های Downing Street (1993) و The Road to Power (1995) نوشت و به مدت 12 سال در سراسر جهان به تدریس سفر کرد. سپس ، به توصیه پزشک ، او صحبت در ملاء عام را متوقف کرد. تاچر در آوریل 2013 درگذشت.
نام مستعار تاچر
در طول کار طولانی خود ، مارگارت تاچر نام های مختلفی نامیده شد. حتی قبل از ورود به سیاست ، وی به دلیل تعامل با همكاران در آزمایشگاه كه در آنجا شغل پس از اكسفورد را به دست آورد ، “دوشس” نامگذاری شد. در مجلس آن را “مخزن زرهی” نامیده می شود. “چشمان کالیگولا” – این همان چیزی است که رئیس جمهور فرانسه فرانسوا میترند درباره او گفت. اما مهمترین نام مستعار – “بانوی آهنین” – او به لطف مطبوعات شوروی دریافت کرد. اینگونه است که وی پس از اظهارات سخت علیه اتحاد جماهیر شوروی ، در روزنامه کراسنایا زوزدا شرح داده شد. دقیق تر ، آنها او را “بانوی آهنین” نامیدند ، اما انگلیسی ها آن را “بانوی آهنین” ترجمه کردند. و تاچر آن را دوست داشت ، او خودش اغلب از این نام مستعار استفاده می کرد ، اگرچه در انگلیس او را با شیر تا پایان یادآوری می کرد.

صدای صحنه
تاچر در ابتدا صدای نسبتاً ناخوشایندی داشت. بازیگر لورنس الیویه به اصلاح اوضاع کمک کرد. او به او توصیه کرد که با معلم گفتار صحنه خود تماس بگیرد. و این کمک کرد. بعد از شش هفته ، موهای تاچر نازک تر شد و او یاد گرفت که با اطمینان و قانع کننده تر صحبت کند. مدتی بعد ، الیویه خود پنج درس خود را در مورد مرحله بندی آموخت.
تاچر در آشپزخانه
در زمان نخست وزیر ، مارگارت تاچر سرآشپز را برای خدمت در محل زندگی خود در خیابان داونینگ استخدام نکرد. او خودش برای خانواده خود پخته شده است (دقیق تر ، برای همسرش ، که فرزندانش در آن زمان رشد کرده اند) و حتی برای برخی از میهمانان از جمله بیگانگان. او از غذاهای سنتی انگلیس مانند کیک های خرد شده و خورش لذت می برد.

تاچر در موسیقی
آهنگ ها چندین بار به نخستین نخست وزیر زن در انگلیس اختصاص داده شده است. در طول سال اول قدرت خود ، گروه پانک Notsensibles ترانه ای را که من عاشق مارگارت تاچر هستم ، منتشر کرد. در طول جنگ Falklands ، پینک فلوید آلبوم The Final Cut را که به تبلیغات ضد جنگ اختصاص داده شده بود ، ضبط کرد. در یک آهنگ ، راجر واترز از تاچر پرسید: “مگی ، ما چه کاری انجام داده ایم؟ چه اتفاقی برای رویای پس از جنگ افتاد؟” نمونه های دیگری نیز وجود دارد ، اگرچه در خارج از انگلیس کمتر شناخته شده است.
مراسم تشییع جنازه با افتخارات نظامی
حتی اگر تاچر بیش از 20 سال پس از ترک نخست وزیر درگذشت ، مراسم تشییع جنازه او هنوز هم بسیار ویژه بود. تصمیم به برگزاری مراسم تشییع جنازه براساس افتخارات نظامی برای نخست وزیر زن این کشور توسط پارلمان و دولت انگلیس با تأیید ملکه الیزابت دوم گرفته شد. مقیاس و وضعیت این رویدادهای عزاداری ملی تنها یک قدم پایین تر از مراسم تشییع جنازه ایالتی است که فقط به خانواده سلطنتی داده می شود و وینستون چرچیل در سال 1965 استراحت کرد. دو هزار مهمان برجسته از سراسر جهان برای خداحافظی با تاچر دعوت شدند. 5.6 میلیون دلار برای مراسم تشییع جنازه اختصاص داده شد. خاکستر نخست وزیر پیشین در کنار همسرش – به دلیل بیمارستان سلطنتی در چلسی دفن شد.

نزدیک به 5 میلیون دلار برای موارد تاچر
دو سال پس از مرگ مارگارت تاچر ، کریستی ده ها مورد متعلق به بانوی آهنین را به حراج گذاشت. درآمد 4.97 میلیون دلار بود. بالاترین مقدار در حراج کریستی ، مجسمه ای از یک عقاب طاس آمریکایی با کتیبه “بهترین آرزوها از رونالد ریگان” بود که در تابستان سال 1984 به “بانوی آهنین” ارائه شد. 404 هزار دلار فروخته شد. دومین گران ترین یک کیف قرمز وزیر قرمز بود که برای ذخیره و حمل و نقل اسناد مهم استفاده می شد که با قیمت 365000 دلار فروخته می شد. در میان سه مورد گران قیمت تاچر ، گردنبند از جواهرات جوزف Chaumet است که با زمرد و الماس تزئین شده است. این قرعه کشی به قیمت 240 هزار دلار فروخته شد.
“بانوی آهنین” و اتحاد جماهیر شوروی
تاچر رقیب قوس اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال 1984 ، او با میخائیل گورباچف آشنا شد. تاچر خاطرنشان کرد: “شما می توانید با او برخورد کنید.” و چند سال بعد ، او حتی از اتحاد جماهیر شوروی بازدید کرد و از Perestroika حمایت کرد. بعداً ، او یادآوری کرد که غرب همیشه اقدامات “با هدف تضعیف اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی و تغییرات داخلی در اتحاد جماهیر شوروی را انجام داده است ، به این امید که باعث نارضایتی در بین جمعیت شود.”

